ایرانیان موفق (SIONA): از زندگی خودتان برای ما بگویید که چگونه توانستید در این سن به عنوان یک خانم به موفقیت دست پیدا کنید؟
بنده متولد 1338 هستم و پدر و مادرم زحمت فراوانی برای من در زندگی کشیدند، پدرم شرکت نفتی و مادرم خانهدار و بانویی بسیار باهوش و توانمند بود، زمانیکه پدرم بازنسشته شد به سراغ کشاورزی رفت و همین موضوع موجب شد تا من به کشاورزی علاقه پیدا کنم. همواره دوست داشتم کسب و کاری برای خود داشته باشم و بتوانم درآمد کسب کنم. پدرم همواره میخواست تا فرزندان قوی داشته باشد. یکی از دلایل موفقیت بنده سماجت من در کار است، هیچگاه مطالعه را ترک نمیکنم حتی در زمانیکه بسیار خسته هستم. علیرغم اینکه دنیای مجازی وجود دارد، ولی به روزنامه یک عِرق دیگری دارم چرا که احساس کتاب خواندن، بوی کتاب و بوی روزنامه به من احساس آرامش میدهد.
ایرانیان موفق (SIONA): به نظر شما موفقیتتان به دلیل تربیت خانوادگی بوده است؟
زنانی در جامعه هستند که کارهای سنگین و زیادی در کشور انجام میدهند. من جامعه هدفم شاید 10 الی 20 زنِ زنبوردار باشد، اما افراد زیادی هستند که وزنه مهمی در کشاورزی دارند.
نوع تربیت خانوادگیام در موفقیت من بسیار تأثیرگذرا بوده اما خودم نیز همواره اهل کتاب بودم، گاهی اوقات پدرم به من میگفت بر روی سکویی بروم و خیال کنم که برای جمعی سخنرانی میکنم.
ایرانیان موفق (SIONA): در حال حاضر خود را فرد موفقی میدانید؟
خود را آدم موفقی نمیدانم چراکه به خواستههای خود دست نیافتهام.
ایرانیان موفق (SIONA): یعنی از وضعیت خود راضی نیستید؟
من تغییرات زیادی را در صنعت زنبورداری به نوبه خودِ زنبوردارها به وجود آوردم. تلاش کردم زنبورداری به عنوان یک حرفه شناخته شود و درحال حاضر در اتحادیه زنبورداران نزدیک به 9 سال است که مدیرعامل و بنیانگذار هستم و یک شرکت کوچک را تبدیل به یک برند کردم. حدود 45 نفر ماهانه برای من کار میکنند و از این مجموعه زندگی خود را میگذارند و همواره دوست داشتم تا شرکت "عسل ندا"باشد و زمانیکه شرکت "عسل ندا" را تأسیس کردم، پشت بروشورهایم نوشته بودم"The world my market"(جهان مارکتِ من است.) ولی هنوز به این مرحله نرسیدهام. بنده در واقع در جامعهای که زنان موقعیتهای اجتماعی ندارند و بدون وابستگی به جایی به چنین جایگاهی رسیدم.
مشکلات اصلی در این عرصه وجود دارد، گرد افشانی یکی از مهمترین معقولههای صنعتی ما است، به غیر از تولیدِ عسل، که باعث افزایش بهرهوری محصولات کشاورزی، دامی، باغی، زراعی میشود. و جلوگیری از فرسایش خاک، از بین رفتن منابع آب، حفظ اِکوسیستم، و جنگلها و مراتع میشود، میخواهم به جایی برسم که زنبور عسل به عنوانِ یکی از آیتمهای توسعه در برنامهریزی کشور من جایگزین شود. اما من در حال حاضر همواره نگران نسل جوان هستم، چراکه نسل جوان بسیار رها شده است.
در مورد بنیادکارآفرین نیز باید گفت که بنیاد خیرینکار است، من اعتقاد دارم همیشه خداوند پاداش کار خیر را در همین دنیا میدهد.
ایرانیان موفق (SIONA): تعریفتان ازموفقیت چیست؟
در ابتدا باید هدفت را باور کنی، بعد برای رسیدن به آن سماجت کنی.
ایرانیان موفق (SIONA): الگوی شما در زندگی کیست؟
الگوی من در زندگی انسانهای بزرگ و برجستۀ جهان همانند گاندی یا ماری کوری و گاهی اوقات احساس میکردم آنها همبازیهای من هستند. مادرم همیشه به ما میگفت دیدگاهتان را بسیار بزرگ کنید و هیچگاه شکایت نکنید. به نظر من موفقیت بخشی از رضایت فرد از خود است، ولی مهم این است که این چه نقش و چه تأثیری در جامعه دارد. من موفقیت را در چیزی میبینم که بتوانم وظیفۀ خودم را انجام دهم و نقشم در ارتقاء جامعه هدفم چی باشد و همواره سعی کردم تا دولت را متقاعد کنم که باید زنبوداران را بیمه کنند و یارانه بیمه را نیز پرداخت کنند. کار من هیچگاه تمام شدنی نیست و همیشه از روزهای تعطیل متنفر هستم. به طور کلی من هنوز معنی موفقیت را نمیدانم چرا که حس میکنم هنوز طعم آن را نچشیدهام، اگر ما انسانهای خاصی هستیم، باید بسیار زحمت بکشیم. همیشه گفتهام که مردهای زندگی من یعنی پدر و همسرم بسیار خوب بودند، همسرم خیلی نقش داشت که من واردِ جامعه شوم.
ایرانیان موفق (SIONA): چطور توانستید به عنوان یک زن همه مشکلات خود را مرتفع کنید؟
رئیسی: پیگیری، تلاش، تمرین و مدارا با خود و خانوادهام تمرین میکنم، هیچوقت نخواستم جای مردی باشم، همیشه خواستم به عنوان یک زن موفق در جامعه حضور پیدا کنم و هیچ وقت الگوی من آقایان نبودهاند.
ایرانیان موفق (SIONA): چه توصیهای برای مخاطبان دارید؟
ابتدا هدف خود را بشناسند و برنامه داشته باشند، باید تا بی نهایت جلو رفت و پیگیر بود.
ایرانیان موفق: مدرک تحصیلیتان چه بود؟
من دیپلم ِ اقتصاد اجتماعی دارم و کاردانی زنبورداری دارم. وقتی در سمینارها شرکت میکردم، من همیشه این شعر را میگویم:" هرگز هم اکنون است، هرگز نگو هرگز"
همیشه انسان باید سالم کار کند و صادق باشد، کار زنانه و مردانه ندارد. من احساس موفقیت نمیکنم، من در راه موفقیت دارم گام برمیدارم. من نمیدانم این موفقیتِ کجاست؟ ولی چیزهایی که خودم فکر میکردم هنوز محقق نشده است، من یک مادر، همسر و شهروند خوبی هستم که بسیار اهل طبیعت بوده و همیشه از مرغ و گوشتی استفاده میکنم که خودمان پرورش میدهیم.
به نظر من در یادگیری هیچوقت دیر نیست و هدفهایتان هم نشانهگذاری کنید و انتهایی هم برایشان نگذارید چرا که موفقیت پایان ندارد.