جناب آقای بهنام ظهیری کارشناس و محقق طب سنتی با بیش از 10 سال طبابت سنتی (این مکتبِ طبی کامل و پویا که جهان را به عنوان نظام احسن و آفریده خالق علیم و حکیم مینگرد و پزشک را از بابت تسلط و احاطه او به علوم مختلف و درک صحیح او از جهان هستی حکیم نامیده است) توانسته یکی از حاذقترینهای این مکتب باشد.
لازم به ذکر است که بحث و مقایسه در این یادداشت، تذکر مبادی فلسفی، معرفتشناسی و هستیشناسانه علم مدرن و سنتی است و امیدواریم خوانندگان مقصود اصلی را دریابند.
از جناب آقای "بهنام ظهیری" خواهش کردیم ما را در درک درست و بیشتر از طب سنتی، پذیرای دانش و معلوماتشان کنند :
ایرانیان موفق (SIONA): لطفا در مورد توانمندی طب سنتی در مقایسه با طب کلاسیک (غربی) توضیحاتی بفرمایید؟
طب غربی از نظر بنده ضعیفترین مکتب طبی است که تاکنون در طول تاریخ علوم پزشکی شناخته شده است. این طب توجهی به کلیات ندارد و فقط به جزء نگری می پردازد و این جزءنگری آنقدر شاخه به شاخه شده که دیگر توجهی به درمان ریشه ها در آن وجود ندارد!
ایرانیان موفق (SIONA): لطفا با یک مثال توضیح بیشتری در این خصوص بفرمایید؟
طب غربی علت را رها می کند و فقط به معلول توجه دارد ! به طور مثال: فرض کنید دیوارِ خانه شما به شدت گرم شده و علت آن این است که پشت دیوار حیاط منزل شما زمینی خالی وجود دارد که شخصی در حال سوزاندن مقداری چوب است...
در طب غربی "به چرایِ گرم شدن دیوار توجهی نمی شود"، با ریختن آب روی دیوار سعی در کم کردن حرارت می کند... اگر چه با این کار دیوار سرد می شود، اما بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه، گرما برمی گردد ! اما در طب سنتی به این موضوع توجه می کنیم که "چرا دیوار گرم شده" و با خاموش کردن آتش پشت دیوار طبعاً دیوار هم سرد خواهد شد...
اجازه بدهید یک مثال پزشکی بزنم: فرض کنید شخصی دچار آبریزش های شدید بینی، چشم، خارش گوشه چشم، حتی بدن و عطسه های مکرر است و به پزشک مراجعه می کند. پزشک به هیچ وجه توجهی به علت بروز این مشکل ندارد و سعی می کند با استفاده از کورتون ها این مشکل را درمان کند ! این کورتون ها همانند ریختن آبی بر دیوار گرم یعنی همان اشاره به مطلب فوق است که اگر چه دیوار سرد شده ولی به واسطه رفع نشدن علت اصلی، دوباره ظرف مدت کوتاهی گرما برمی گردد... در بیماری فوق نیز به محض اینکه اثر کورتون از بدن خارج می شود مجدداً عوارض فوق بر می گردد !
بنده بیماری را می شناسم که به واسطه مشکل شدید آبریزش بینی، چشم، خارش بدن و سابقه کهیر به صورت ماهی یک بار آمپول کورتون مصرف کرده بود و مادامی که دارو در بدن وجود داشت، عوارض موقتاً پدیدار نمی شد، ولی به محض افزایش مجدد بیماری مجبور به تزریق کورتون دیگری بود تا اینکه کورتون به واسطه عوارض شدید بر قسمتهای مختلف بدن از جمله کلیه و کبد، ایشان را به ورطه ی پوکی استخوان و از کار افتادن کلیه برد و هم اکنون مجبور به دیالیز می باشد !!!
ایرانیان موفق (SIONA): آیا موارد دیگری در خصوص "ضعف طب کلاسیک نسبت به طب سنتی" در درمان وجود دارد؟
به مطلب مهمی اشاره فرمودید. موارد بسیار زیادی وجود دارد که سعی می کنم به طور مختصر به آنها بپردازم :
طب غربی برای درمان یبوست که بسیار پیش پا افتاده است، چه درمانی دارد؟! به خاطر دارم پدر و مادری به همراه کودک سه سالشان نزد بنده آمدند و ابراز داشتند فرزندشان از 40 روزهگی دچار یبوست شدید بوده و طی 4 بار عمل جراحی روی روده، هنوز مشکل یبوست پابرجاست، در صورتیکه در درمان به روش سنتی مشکل به سادگی قابل رفع است و نیازی به تیغ جراحی آنهم در مورد کودکی با این سن کم نمی باشد.
یا مثالی دیگر در مورد سنگ کیسه صفرا، شما بفرمائید طب غربی چه راهی برای خارج کردن سنگ کیسه صفرا دارد !؟
وقتی سنگ کمی بزرگ شود، فوراً عمل جراحی پیشنهاد می شود، آنهم نه خارج کردن سنگ، بلکه خارج کردن کل کیسه صفرا و وقتی سئوال می شود که چرا کیسه ی صفرا را خارج می کنید، پاسخ می دهند " مگر این کیسه به چه دردی میخورد؟!"
بفرمایید که خداوند بزرگ نعوذ بالله در آفرینش این عضو تأمل نکرده است، لذا عنایت بفرمائید که درمان در این خصوص بی معنی است، در صورتی که طب سنتی به راحتی نسبت به خروج این سنگها اقدام می کند، ضمن اینکه روشهایی را پیشنهاد میدهد تا هرگز به سنگ کیسه صفرا دچار نشویم...
همین مساله در مورد سنگ کلیه نیز مصداق دارد و طب غربی جز با سنگ شکن و در نهایت عمل جراحی قادر به خروج سنگ نمی باشد ! بنده شخصی را سراغ دارم که به صورت هفتگی سنگ دفع می کند و مرتباً کلیه اش سنگ می سازد و تا به حال بالغ بر 900 سنگ دفع کرده... آیا در مورد چنین شخصی می توان هر هفته یک عمل جراحی بر روی او انجام داد؟! در صورتی که در طب سنتی تضمین میدهیم که این فرد درمان خواهد شد.
در خصوص از کار افتادن کلیهها که در نهایت منجر به دیالیز یا پیوند کلیه می شود، بنده بیماری داشتم 32 ساله که پزشکان بخاطر کراتین بالا دستور دیالیز برای او تجویز کرده بودند. از پزشکان بیمار پرسیدم راهی برای کاهش کراتین وی دارید؟ پاسخ دادند: خیر...
در صورتی که با وجود اینکه بیمار حدود 20 الی 30 مرحله دیالیز شده بود با رژیم غذایی و استفاده گیاهی دارویی، هم اکنون بالغ بر 6 ماه است که دیالیز نمیشود !
در خصوص بیماری میگرن باز هم مشاهده می کنیم پزشکان قادر به درمان نیستند و فقط با تجویز قرص های شیمیایی متعدد و مصرف مسکن ها فقط قادرند درد را به صورت موقت و خیلی کوتاه آرام کنند و مجدداً با از بین رفتن اثر داروها سردرد برمی گردد !
"طب غربی علت بروز میگرن را بررسی نمیکند" فقط سعی در تسکین سردرد آن هم به صورت موقت دارد اما در طب سنتی میگرن قابل درمان است.
در مورد سینوزیت نیز چنین است. طب غربی چه درمانی برای سینوزیت دارد جز اینکه شخص مبتلا را وادار به مصرف قرصهای مسکن و چرکخشککنهای قوی میکند !
بیمار تا مدتی که اثر آنتی بیوتیکی داروها وجود دارد احساس نسبی بهبودی می کند، اما با اولین سرماخوردگی به مراتب بدتر از گذشته دچار سردردهای سینوسی می شود، گذشته از اینکه مصرف مسکن و آنتی بیوتیک چه آثار سوئی بر معده، کلیه و کبد برجا می گذارد ! اکثر بیمارانی که به مصرف آنتی بیوتیک قوی برای درمان سینوزیت پرداخته اند، دچار مشکلات شدید گوارشی شده اند !
بنده بیماری داشتم که تمام داروهای شیمیایی را مصرف کرده بود و در نهایت به ایشان راهکار جراحی داده بودند و لیکن کارگری ساده بود که توان هزینه جراحی برایش مقدور نبود و با درمان سنتی در مدت کوتاهی برای همیشه از شرّ سردردهای مکرّر رهایی یافت.
طب غربی در درمان درستِ بیماری فشار خون هم عاجز است ! فقط با دادن قرصهای ضد فشارخون آنهم به تعداد بالا سعی دارد فقط از عهده نوسان فشارخون برآید، یعنی فقط بتواند تا حدودی کنترل کند، اما درمانی در این خصوص ارائه نمی دهد، ضمن اینکه به بیماران فشار خونی، مکرر گوشزد میکند که در صورت استرس و ناراحتی، قرصها قادر به کنترل فشارخون نخواهند بود !
اما در طب سنتی فشار خون با بررسی و شناسایی علل قابل پیشگیری و درمان میباشد.
در خصوص بیماری دیابت نیز شرایط به همین منوال است، بیمار سالها قرص شیمیایی استفاده می کند و گاهی قرص ها نیز اثر گذار نخواهد بود و بیمار مجبور به استفاده انسولین می شود، ولی این بیماری مشروط بر اینکه بیمار به مرحله تزریق انسولین نرسیده باشد 100% قابل درمان است و حتی اگر انسولین هم باشد ظرف مدت زمان بیشتری درمان امکانپذیر خواهد بود .
در خصوص اختلالات خواب (که متاسفانه امروزه شاهد افزایش روز افزون کمخوابیهای شدید شبانه می باشیم که روز به روز به تعداد افرادی که شکایت دارند که شبها قادر به خوابیدن نمی باشند، افزوده می شود) طب غربی چون ریشه را بررسی نمی کند، سعی می کند با تجویز داروهایی همچون دیازپام، لورازپام و.... بیمار را معتاد به مصرف کند تا اندکی شرایط خواب بهبود یابد، غافل از اینکه پس از مدتی بدن به قرص واکنش نشان نمی دهد و شخص مجبور است دوز مصرفی را به 2 برابر و گاهی تا 3 برابر افزایش دهد، ضمن اینکه عوارض شدید کبدی، فراموشی، عدم تمرکز و موارد بسیاری دامنگیر بیمار میگردد.
در خصوص بیماری MS میبینید که هنوز درمان قطعی وجود ندارد و بیمار میبایست با متحمل شدن هزینههای سنگین دارویی که به گفته یکی از بیماران ماهیانه 900 هزار تومان پرداخت می کند هنوز درمان و پیشرفت خاصی برایش ایجاد نشده!
در صورتی که در طب سنتی در بدو بروز بیماری سریعاً نسبت به خروج مواد سمی غیر نیاز که به جای عناصر مورد نیاز بدن وارد شده اند، اقدام شده و طی پایبندی به رژیمهای غذایی و مصرف جوشاندههای مختلف اگر صد درصد هم درمان صورت نپذیرد، شاهد بهبودی روز به روز بیمار خواهیم بود.
در خصوص ضعف جنسی و سردی تمایلات جنسی شاهد ضعف و ناتوانی طب غربی می باشیم که فرد را به مصرف داروهای خطرناکی چون ویاگرا و امثالهم وا می دارد، ضمن اینکه اینگونه قرصها باعث بالا رفتن غیر طبیعی فشارخون در هنگام رابطه جنسی می شود و احتمال حمله قلبی و مغزی را چندین برابر افزایش می دهد.
نکته جالب اینکه این گونه قرصها فقط برای افرادی قابل استفاده است که مشکل قلبی، دیابت، کلیه و فشارخون نداشته باشند و بقیه افراد که بیماریهای فوق را دارند مجاز به استفاده نمی باشند و به تناسب آن از رابطه جنسی محروم خواهند ماند، در صورتی که دستگاه جنسی در طب سنتی جزو اعضای رئیسه میباشد و توجه به آن از حساسیت بالایی برخوردار است، چرا که عدم توجه به آن خود باعث بروز بیماریهای دیگر در بدن میگردد، ضمن اینکه آثار سوء روانی و عدم اعتماد به نفس را نیز به همراه دارد.
در بیماریهای زنان نیز شاهد بروز روز افزون بیماریهایی چون کیستها و فیبرومها هستیم که گاه منجر به خونریزیهای شدید میگردد، آیا طب غربی درمان قطعی در این خصوص ارائه کرده؟!
اکثر بیماران اذعان کردهاند با مصرف قرصهای ضد بارداری و غیره تا مدت کوتاهی عوارض مسکوت مانده اما دوباره و گاهی با شدت بیشتر گریبان گیر شده، ضمن اینکه اختلال در دوران قاعدگی نیز ایجاد گردیده!
حالا سئوال این است آیا تمامی موارد فوق که برای بسیاری از بیماران ملموس می باشد و با آن دست و پنجه نرم می کنند، گواه عجز و ناتوانی طب غربی در درمان نیست ؟! قضاوت با خود شما ...
در انتها از حضور تأثیرگذار و گفتههای حکیمانه و بسیار کاربردی جناب آقای ظهیری، کمال تشکر را داریم و خرسندی خود را از قبول دعوتشان اعلام میداریم.
هموطنان عزیز میتوانند جهت مشاوره با جناب آقای ظهیری، با شماره تلفنهای 4-88777042 تماس حاصل نمایند.