"شهرت نیازمند مراقبت است و تیمارِ "... بدون شک داشتن شهرت و محبوبیت، رسیدن به یک جایگاه ویژهایست که شاید حسرت خیلیها باشد اما داشتن این موقعیت به این معنا نیست که دارای همه چیز هستی و در اوج!
ایرانیانموفق (SIONA): خیلیها "علی زندوکیلی" را با حضورش در "دنگ شو" شناختند. دلیل جدایی شما از این گروه چه بود؟
من، طاها و شایا (بچههای دنگشو) دوستان بسیار صمیمیای هستیم تا اونجا که در اجرای چند شب پیش و با درخواست این عزیزان، برخلاف سیاستهای کاری و میل باطنی تهیه کننده و مدیر برنامههایم، بنابه خواسته دلم به روی سن رفتم!
موفقیت و معروفیت بیشتر دنگشو زمانی بود که آلبوم "شیراز چهل ساله" رو منتشر کرد و علی زندوکیلی خواننده اون نبود! پس میتوانم بگویم دنگشو بدون من هم موفق بوده و هست.
با توجه به مشغلهی کاریای که داشتم و حضورم در ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر ملی، گروه طلوع و خموش و ترجیحم بر تمرکز بیشتر روی کارهای خودم، از دنگشو جدا شدم و این گروه هم بدون اخلال در چارچوبهای خودش به کارش ادامه داد و میدهد.
ایرانیانموفق (SIONA): تحلیل شما از مخاطبین؟ اکثریتشون رو از چه جنس و رده سنی میدونین؟
به طور قطع میتونم بگم از "تمام سنین"... از دختران و پسران نوجوان تا خانمها و آقایان میانسال و یا پابه سن گذاشته که پیگیر کارهای من هستند.
برای من، نکته قابل تعمل و جالب اینجاست که این مخاطبین برای شنیدن یک موسیقی و کلام فاخر، لزومِ همراهی یک اکیپِ فاخر را ضروری میدانند و انتظار بالایی دارند. من و دوستانم تا به امروز سعی کردیم که از پسِ این مهم، با حساسیت داشتن در انتخاب موزیک، کلام و حتی در بازخوانیهایی که حکم خاطره را دارند برای نسلی که با آنها زندگی کردهاند، البته در حدِ توان برآییم. خوشحالیم که بازخوردهای خوب و مثبتی از مخاطبینمان در هر گروه سنی داریم.
ایرانیانموفق (SIONA): فرق بین دنیای قبل و بعد از شهرت و محبوبیت؟
"شهرت نیازمند مراقبت است و تیمار"... بدونشک داشتن شهرت و محبوبیت، رسیدن به یک جایگاه ویژهایست که شاید حسرت خیلیها باشد. اما، داشتن این موقعیت به این معنا نیست که دارای همه چیز هستی و در اوج!
این محبوبیت برای من زمانی ارزشمند است و مفهوم پیدا میکند که خودم را از مردم بدانم، با مردم ببینم و آگاه باشم از آنچه در "دلِ این مردم" اتفاق میافتد، علایق و آنچه دوست دارند و خلاف آنها را. مردمی که به شدت باهوش هستند و قرار نیست که با عکس، استیج، تظاهر و فریاد گول بخورند! علیالخصوص این مردمی که فرهیختهاند و اگر بخواهند درست تصمیم بگیرند و انتخاب کنند، محال است که اشتباه کنند!
این مردم محبوبیت و شهرت را به کسی هدیه میدهند که مردمی قدم بردارد، تصمیم بگیرد و رفتار کند. از این روست که "محبوبیت نیازمند مراقبت است". این شرایط حساس و ویژهای است که برای حفظ و تداومش نیازمند آگاهی، دانش و سیاست درست هستی، بزرگترین این آگاهی هم میتواند فکر کردن به مردم و احترام گذاشتن به "عقاید درستشان" باشد.
ایرانیانموفق (SIONA): حتماً قبول دارید که اکثر ترانههای ما سوژههای "عاشقانه" دارند. شما مانور روی این سوژه را رسیدن به یک تکرار نمیدونید!؟
قطعاً تکراری خسته کننده است. ما درحال سپری کردن دورانی هستیم که نیازهای اجتماعی ما بیشتر از نیازهای عشقی ما است. درد امروز زنان و مردان ما فقط درد عشق نیست! بلکه خلاءهایی است که از "نداشتن" عشق نشأت گرفته، شاید از تظاهر به عشق.
اگر شناخت مباحث جامعه شناسی و روانشناسی در یک فرهنگ و جامعه، علیالخصوص در قشر هنرمند، نسبت به هر فرد وجود نداشته باشد، نمیتوانند قدمهای مثبت و اتفاقهای درستی را رقم بزنند. حضور در بین مردم و نفس آنها باعث متبرک شدن هنرمند میشود پس باید که بین مردم رفت، دید و حس کرد. از همین دیدنها و حس کردنهاست که منِ هنرمند موضوع و سوژهی درست و ارزشمند را برای خلق یک اثر پیدا میکنم.
در نهایت این رو میخوام بگم که کار، شعر، ملودی، آهنگ، در عشق خلاصه نمیشود!
عشق میتواند عشق آفتابی باشد به زمین. عشق ریشهای به خاک. عشق پیری به ذکر و هزاران فعل و فاعل دیگر. آن چیزی که مهم است داشتن نوعی نگاه است برای کشف و درک این موضوعات و پرداختن درست به آنها.
ایرانیانموفق (SIONA): قبل از اینکه کاری را به انجام برسانید به "تاریخ انقضاء" اون اثر فکر میکنید یا اجازه میدهید زمان و مردم این را مشخص کنند؟
من هیچوقت به تاریخ انقضاء برای کارهایم فکر نمیکنم... "یک اثر خوب، تاریخ مصرف ندارد"... اصلاً کاری که تاریخ دارد، کار نیست! بلکه اسمش یک "آن" است که از بین میرود.
![]() |
ایرانیانموفق (SIONA): اینقدر خودتان را دوست دارید که به شخصی "آلبوم خودتان" را هدیه کنید؟
قطعاً... البته شاید این نشانه خود دوست داشتن نباشه! من برای کارهایم زحمت میکشم و در مقابل هوادارانی دارم که به من بها میدهند، برایم هزینه میکنند و وقت میگذارند... پس اینطوری فکر میکنم که یک CD ده هزار تومانی در مقابل یک عمر حمایت، پشتیبانی، تشویق کردن و لطف یک شخص، چیز بی ارزش و ناچیزیست.
· کاملاً درست. اما من بیشتر منظورم اون "اعتماد به نفس" شما بود.
در واقع هنرمندی که اعتماد به نفس (البته نه از نوع کاذبش. بلکه اعتماد به نفسی که تو رو دارای هدف والایی میکند) نداشته باشد، هنرمند نیست!
ایرانیانموفق (SIONA): مهمترین چیزی که در شما هست و بخاطرش خودتان را دوست دارید؟
"حالِ خوبم"... یک حالِ منحصربهفردی که فکر میکنم نمیتواند شبیه حال هرکسی باشد و یا هرکسی بتواند تجربهاش کند! حالی که همیشه در آن خدا هست.
ایرانیانموفق (SIONA): جسارت من رو ببخشید، اما "علی زندوکیل" کارهای سفارشی هم قبول میکند؟
نمیتوان شب سر را راحت بر بالین گذاشت اگر، غمِ نان داشته باشی.
چرا دروغ! من هم یک زمانی به این کار نیاز داشتم و انجام دادم... در اون دوران بله، اما در زمان فعلی، حاضر نیستم این کار را بپذیرم... تا جایی که حتی از پذیرش سفارشهایی که میتواند من را از لحاظ مادی خیلی جلو ببرد هم امتناع میکنم. چون هیچگاه جزئی از باورم نبوده، نیست و نمیخواهم که باشد.
ایرانیانموفق (SIONA): بزرگترین افتخارتان؟
اینکه در تمام دوران زندگیام توسط بزرگانی نظیر استاد محمد رحمانیان، استاد فردین خلعتبری، آقای داوود میرباقری، "دعوت" شدم برای حضور در کارهایشان... خوشحالم از اعتماد این بزرگان به من و بودن در پروژههایی که بزرگ است و با ارزش. پروژههایی که برای مردم خاطره میسازد.
ایرانیانموفق (SIONA) : دل شما هم مثل خیلی از خوانندهها پر میکشد برای برج میلاد ؟
بله، اما بهتره اینطور بگم که "من همیشه دلم برای صحنه پر میکشد"
صحنه برای من یک معبد است. جایی که وقتی میایستم و همنفس میشوم با مخاطبینم، بهترین حالِ ممکن رو دارم.
ایرانیانموفق (SIONA): به عنوان حسن ختام گفتگو، تعریف شما از موفقیت؟
"موفقیت یعنی برآورده ساختن باور"
هر باوری را از زمانی شروع میکنیم و برایش یک چیدمان، یک هدف و یک ایمان داریم و سعی میکنیم تا به انجام برسانیمش. ممکن شدنِ آن باور، یعنی رسیدن به موفقیت. درواقع حرکت کردن و متوقف نشدن در مسیر تحقق یک باور با وجود همهی دویدنها، زمین خوردنها، شکستها، انتقادهای درست و نادرست و انرژیهای خوب و بد... گذر از همهی این شرایط و رسیدن به تحقق آن باور یعنی خوشبختی و موفقیت.